شهرزاد قصه گو

[PR] 面白タイピングに挑戦！

شهرزاد جون خیلی کارتون دوست داره به‌خصوص کارتونای دخترا، گاهی یک کارتون رو چند روز پشت سر هم نگاه می‌کنه. برای تلویزیون نگاه کردنش ساعت در نظر گرفتم، آخه نگران سلامتیش هستم.

دخترم این روزها حسابی حوصله اش سر رفته، آخه توی مهدش خیلی بهش خوش می‌گذشت. هنوز برای هیچ کلاسی ثبت نامش نکردم آخه من با گرمای تابستان مشکل دارم برای همین نمی‌تونم ببرمش کلاس و علت تنبلی من در ثبت نام کلاسش همینه.

امروز یعنی 27/3 رفتیم و شهرزاد رو برای کلاس اول ثبت نام کردیم.

البته یه دو هفته‌ای هست که درگیر کاراش هستیم.

واکسن و سنجش و خلاصه امروز ثبت نامش کردیم.

احساس کردم دیگه خیلی بزرگ و مادر شدم، یعنی دیگه دارم پیر می‌شم.

ولی به هر حال حس خوبی بود.

یادم اومد از اون موقع که با مامانم رفتم و مدرسه ثبت‌نام کردم. حالا خودم رفتم و بچم را نام‌نویسی کردم.

چقدر دنیا کوچیکه.

شهرزاد من از پیش دبستانی فارغ التحصیل شد. جشنش رو هم روز دوشنبه 30 اردیبهشت گرفتند در تالار استعدادهای درخشان.

دخترم هم مثل یک ستاره می‌درخشید. ازش چند تا عکس گرفتم که می‌ذارم. اینقدر احساساتی شده بودم که گریه‌ام گرفته بود نمی‌دونم از دانشگاه که فارغ التحصیل شه من چکار کنم!

کاشکی دختر نازم بدونه که تمام دنیای مامانش بوده و هست. همیشه برای خوشبختیش دعا می‌کنم.

شهرزاد جان عاشق نقاشی است و روزی چند تا نقاشی خیلی خوشگل هم می کشه نقاشیهاشو میذارم تو وبلاگش، دوست دارم در این زمینه پیشرفت کند کسی می‌دونه باید از کجا و چه کلاسی شروع کنم که بهتر باشه یعنی از چه سبکی شروع کنم؟